یادم نمی رود ...
از کدام یورش تکه پاره شد
کودک ِ تن خسته از جنگ ما؟
آی ! خوابیده ـ اهرمن!
ای دو چندان باد ننگ
سرزمین من هنوز
غرق خون ِ فرزندان منست
ای دوصد لعنت
برین افریت ِ جنگ
« ایران ِ بادهای مهاجم »
خاک ات،
انبوه ِ هزاران قلب تپنده است . . .
بر جای جای تنت،
هزارنقش تازیانه ی دژخیم.
هنوز یادم نرفته است !!
با کوچه های تو،
با خیابانهای غرق به خونت،
با دیوارهای فرو ریخته !
چه کرد این خوابیده اهرمن. . .
با آواری از مرگ
می پیچد در گوش من
هجوم راکد های اهرمن
و مسلسل های خودکار هواپیماها
بر آسفالت کوچه و خیابان . . .
هنوز عزا دار ِ توام ای وطن
غریبه ی سوخته از آتش و آهن . . . .
ح ـ ب
تـــــوهـــــــم
05
09
1386